RSS  Atom  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

عاشقانه

من (یکشنبه 88/4/21 ساعت 4:50 عصر)

"من از پروانه بودن ها

                  من از دیوانه بودن ها

نمی ترسم...

من از هیچ بودن ها

از عشق نداشتن ها

                  از بی کسی و خلوت انسان ها

میترسم..."



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • برگرد (پنج شنبه 87/8/23 ساعت 2:1 عصر)

     

    برگرد بی تو بغض فضا وا نمی شود
    یک شاخه یاس عاطفه پیدا نمی شود
    در صفحه دلم تو نوشتی صبور باش
    قلبم غبار دارد و معنا نمی شود
    بی تو شکست و پنجره رو به آسمان
    غم در حریم آبی دل جا نمی شود
    دریای تو پناه نگاه شکسته است
    هر دل که مثل قلب تو دریا نمی شود
    می خواستم بچینم از آن سوی دل گلی
    اما بدون تو که گلی وا نمیشود
    دردیست انتظار که درمان آن تویی
    این درد تلخ بی تو مداوا نمی شود
    زیباترین گلی که پسندیده ام تویی
    گل مثل چشمهای تو زیبا نمی شود
    بی تو شکسته شد غزل آشناییم 
    شبنم گل نگاه مرا باز شسته است
    دل در کنار یاد تو تنها نمی شود
    گلدان یاس بی تو شکست و غریب شد
    گلدان بدون عشق شکوفا نمی شود
    باران کویر روح مرا می برد به اوج
    اما دلم بدون تو شیدا نمی شود
    رفتی و بی تو نام شکفتن غریب شد
    دیگر طلوع مهر هویدا نمی‏شود
     رویای من همیشه به یاد تو سبز بود
    رفتی و حرفی از غم رویا نمی‏شود
    رفتی و دل میان گلستان غریب ماند
    دیگر بهار محو تماشا نمی‏شود
    یک قاصدک کنار من آمد کمی نشست
    گفتم که صبح این شب یلدا نمی‏شود
    دل های منتظر همه تقدیم چشم تو
    امروز بی حضور تو فردا نمی‏شود



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • خیلی سخته (پنج شنبه 87/8/23 ساعت 1:51 عصر)

    خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
     صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری
    خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
    بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی
    خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
     می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا
    خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه
     هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه
    خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه
    نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه
    خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره
     بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره
    خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه
     نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه
    خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه
    تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه
     خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن
     بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن
     خیلی سخته که دلی رو با نگات دزدیده باشی
     وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی
    خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی
    از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟
    خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی
    اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی
    خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه
    بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه
    خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی
     کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی
    خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
    چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه
    خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون
    اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون
     خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن
     چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن
     خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت
    اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت
     خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت
    دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت
     خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه
     که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه
     خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی
     تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی
    خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی
    از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی
    خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
    ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
     



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • پروانه تنها (پنج شنبه 87/8/23 ساعت 1:38 عصر)

    مذهب عشق بسوزد که چنین خوارم کرد 

    بلبلی آزاده بودم که چنین خوارم کرد 

    پروانه به دور شمع گردید و پرش سوخت

    من به دور عشق گردیدم جگرم سوخت

    طعنه بر خواری من ای گل بی خوار مزن 

    من به پای تو نشستم که چنین خوار شدم



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • من اینگونه نبودم (چهارشنبه 87/8/8 ساعت 1:26 عصر)

    من اینگونه نبودم

    من سرکش بودم من جوان بودم من عاشق بودم

    همه جا را بر هم می زدم تا رام شدگان رم کنند. هر جا پا می گذاشتم،

    نوای عشق را یادآوری می کردم و به خفتگان آن را می آموختم

    آنقدر جنب و جوش داشتم که گاهی احساس می کردم پرواز می کنم

    آنقدر بصیرت داشتم که هنگام خروش موجها خدا را می دیدم

    دلسوخته ها مرا که می دیدند از نو شروع می کردند

     

    پیرها مرا که می دیدند طراوت جوانی را مرور می کردند و

    کودکان مرا همراز قصه هایشان می کردند

    من اینگونه نبودم

    عاشقان را پس میزدم تا عاشق تر شوند و معشوق را هر روز سلام می دادم

    تا مگر روزی دلتنگم گردد. گلها را آب می دادم تا قدری از طراوتشان را

     

    به من هدیه کنند. پرندگان را غذا می دادم تا برایم دعا کنند

    برایشان آواز می خواندم تا بلندتر خدا را صدا زنند

    به کودکان می آموختم چگونه خداوند را فرا خوانند

    و به دختران یاد می دادم چگونه لبخند بزنند

    به مجنونان سودای عاشقی و به معشوقان ناز را می آموختم

    من اینگونه نبودم

    شبها فرشته ها برایم لالایی می گفتند و در خواب خدا مرا نوازش می کرد

    حافظ نیتم را می دانست و با من حرف می زد . وقتی دلم می گرفت ابرها هم می گرفتند

    و می باریدند و وقتی شاد بودم برگها برایم می رقصیدند و

    موجها پایکوبی می کردند 

    من اینگونه نبودم

    تا روزی زمین و آسمان به من حسادت کردند . برایم دامی دوختند 

    تا مگر به آن گرفتار شوم و رام شوم

    در یکی از روزهای زمستان که خیلی شبیه بهار بود

    نه سرد بود نه گرم ،نه زیبا بود نه زشت، نه خلوت بود نه پر ازدحام ،

    نه ابری نه آفتابی. همه چیز عادی بود

    و من مانند عاشقان خوشدل و مهربان قلبم را با احتیاط در دو دستم گرفتم 

    و با تبسمی کودکانه آن را به تو تقدیم کردم

    تو آن را گرفتی، نگاهش کردی و خندیدی 

    فهمیدم ، به سادگیم خندیدی

    !

    و این همان دامی بود که روزگار برای رام کردنم اندیشیده بود

    و من دیگر دلم را ندیدم

    دلم کجاست؟ پیش تو که نیست ؟ آن را چه کار کردی؟

    لا اقل بگو کجاست تا خودم آن را پیدا کنم؟

    !

    دلم آن قدر سنگین بود که آن را رها کردی؟

    یا آنقدر سبک بود که پروازش دادی؟

    شاید آنقدر بزرگ بود که جای سینه ات را تنگ کرده بود؟ 

    !

    یا آنقدر کوچک بود که گمش کردی؟ 

    گم شده؟؟

    می دانم هیچ کدام اینها نیست . تو آن را شکستی و 

    هر تکه اش را به دور دستی پرتاب کردی تا هیچ وقت آن را نیابم و دیوانه شوم

    و از آن روز نه دیگر صدای پرنده ای برایم دلنشین است 

    نه خروش موجی برایم زیباست

    نه لبخندی، نه امیدی، نه بوسه ای نه آوازی

    ....

    حتی حافظ هم دیگر به من راست نمی گوید دیگر از آن تک سوار خبری نیست

    چهره ام حوصله آینه را سر می برد و صدایم برای دیگران عادت شده

    کاش دلی در کار نبود که عشقی باشد و دامی و تو

    اصلا نفهمیدم کی پیر شدم



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • اس ام اس و آف (یکشنبه 87/8/5 ساعت 1:41 عصر)

    آخرین شعرمریم حیدرزاده .:.::...::..:-..:::.::...::-:..:::.-...::...:-...::::_:::...:::_...::::...:: قشنگ بود

    من دل به زیبای ی، به خوب ی میسپارم؛دینم این است . من مهربان ی را ستبیش میکنم ؛آیینم این است .

    من رنجها را با صبور ی میپذیرم؛ من زندگ ی را دوست دارم؛ انسان و باران و چمن را میستایم . انسان و

    باران و چمن را میسرایم ،،،در این گزرگه ... بگزار خود را گم کنم ......... بگ زار از این ره بگزرم با

    دوست...با دوست....

    راه های شناخت یک جواد : 1] اگه دیدی همه لباساش لویس ه بدون که طرف .... 2] اگه دیدی گوش ی

    رو اسپرت کرده بدون که P.K موبایلش 6600 (جواد 00 )هست بدون که طرف .... 3] اگه دیدی یارو

    طرف.... 4] اگه دیدی یک ی عاشق تایتانیک ه بدون که طرف .... 5] اگه دیدی وقتی جنّیفر لپز رو می بینه

    از هال میره بدون طرف ... 6] اگه دیدی کس ی لکه قرمز زده بدون که طرف ... 7] اگه دیدی یک ی این آفف

    رو خوند بدون که طرف.... !!!

    خدائیش قدیمیا یه چیزی حالیشون بوده!

    آلبرت انیشتین میگه ؛ عشق مثله یه ساعت شن ی می مونه ، همزمان که قلبت رو پر میکنه عقلت رو

    خالی میکنه.

    مثل یه آدامسه !!!~~~~> 1.داشتن یک بسته آدامس همیشه بهتر از داشتن فقط (gf/bf) یه دوست

    یک آدامسه ! 2.فراموش نکنین که پایان هر آدامس ی سطل آشقاله پس برای هیچ آدامس ی قیمت

    زیادی پرداخت نکنین ! 3.هیچوقت آدمس نیمخردیه کسی رو به دهن نزارید ! 4.جویدن ط ولانی هر

    آدامسی به جز بیمزّه شدنش حاطلی نداره ! 5.حسرت آدامس ی که دور انداختید رو نخورید چون آدامس

    های خوشمزه تر همیشه پیدا میشن ! 6.ازدواج مثل قورت دادن آدمس هست . هیچ احمقی آدمسش رو

    قورت نمیده !!!!!! <<قابل توجه و تفکر>> اگه خوندی که ....

    دیگه نزدیک من نیا!

    نزن،دیگه نزدیکه من SMS نزن،دیگه Tel نده،دیگه سلام نکن، دیگه Off دیگه به من

    نیا،دیگه.................... آخه من مرض قند دارم دکتر گفته از شیرینی مثل تو باید دوری کنم.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • عشق یعنی (دوشنبه 87/7/15 ساعت 9:36 صبح)

    عشق یعنــــــی پر زدن تا آســـــــمان
    عشـــــق یعنی وســعتی بیش از جهان

    عشق یعنی لاله ای در دشــــــــت باز
    عشق یعنی صحبـــــــت و راز و نیاز

    عشق یعنــــــــی رفتـــــــــن بی انتها
    باور زیبایـــــــــــی پروانــــــــــه ها

    عشــق یعنی دوری از هرچه ریاست
    که ندانی خانـــــــــــه تو در کجاست

    عشق یعنی نزد خورشـــــــــید آمدن

    بی امید از بــــــــــــهر امیــــد آمدن


    عشق یعـنی من تـــــــو را باور کنم
    قلب را بگســــــــــسته از دیگر کنم

    عشق یعنــــــــی شستن چشــــمانمان
    پاکی از هر نــام و ننـــگی ، جانمان


    عشق یعنی در عطــــش ها ســوختن
    چشـــــــم بر باران پـــــاکی دوخــتن

    عشق یعنی جرعــه ای از جــام حق
    عشق یعنی بوســــــه ای بر کام حق

    عشق یعـنی شــــادی و شور و شرر
    عشق یعنـــی سوخــــــتن تا پا و سر

    عشق یعنــــی مســـــتی و دیوانـگی

    با هــــــــمه اغیار او بیـــــــگانگی

    عشق یعـنی مرغـــــکی عاشق شدن
    تا برای پر زدن لایــــــــــــق شدن

    عشق یعنـی قایـــقی خـــــود ساختن
    عشق یـــعـنی دل به دریا بــــــاختن


    عشق یعـنــــی رحــــــــمت لایـنتهی
    لقمه بسپردن به دســــــــــت روبهی

    عشق یعنی دســـــــــتی از سوی خدا
    دست او گـــــیر از سیـــاهی شو جدا


    عشق یعنی نغمــــه ای پر رمز و راز
    چشـمه ای روی زمیــــن لیک از فراز

    عشق یعـــــنی رســــتن از زندان تن
    عشق یعــــنی رد شــــدن از شهر من

    در کشاکــــــــش بیــــن بودن یا نبود
    عشق یــــعنی علــــــتی بــــهر وجود

    عشق یعنــــــی واژه ی بـــــی واژگی
    اندریـــــن وامانــــــــدگی ها ، تازگی

    عشق یعنی جـــــــــــــاودان راه جهان

    عشـــــق یعنی رمز رســــتن از زمان


    عشق یعـــــنی بی تصـــاحب یک نفس
    کوشــــــشی بهر رهــــــــایی از قفس


    عشـــــــق یعنی حــیرت و سرگشتگی
    در فراسوی زمــــــان گمـــــــگشتگی

    عشق یــــــعنی همقدم بـــــــــا روزگار
    رویـــــشی با هر شـــــــــکوفه در بهار

    عشق یعنــــــی راه بــــــی نام و نشان

    عشق یعنــــــی حس بی وصف و بیان



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • بگو پاییز برگردد... (چهارشنبه 87/7/3 ساعت 11:59 صبح)

     

    من از گلها گریزانم بگو پاییز برگردد
    نمی دانم ، پریشانم، بگو پاییز بر گردد

    طلوع مهرم و شاید غروب سرد فروردین
    خراب فصل بارانم، بگو پاییز بر گردد

    دلم می گیرد از دنیای رنگارنگ تکراری
    خزانم، برگریزانم، بگو پاییز بر گردد

    به فصل غنچه ها و بوی سبز باد مشکوکم
    حقیقت را نمی دانم، بگو پاییز بر گردد

    منم غمگینم و ناباورانه مثل پاییزم
    غزل با سوز می خوانم، بگو پاییز بر گردد

    به روز من سیاهی را تو آوردی کجا رفتی
    کجایی ماه تابانم؟؟،بگو پاییزبرگردد

    "غریبه" می هراسد از تنور گرم تابستان
    فشار لب به دندانم، بگو پاییز برگردد



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • داستان کودک (سه شنبه 87/7/2 ساعت 7:32 عصر)

    کودکی که آماده تولد بود ...

    کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از پرسید می گویند که فردا مرا به زمین می فرستی اما

    من به این کوچکی و ناتوانی چگونه می توانم برای زندگی آنجا بروم؟خداوند پاسخ داد از میان

    فرشتگان بیشمارم یکی را برای تو در نظر گرفته اما و در انتظار توست و حامی و مراقب تو خواهد

     بود.کودک همچنان مردد بود و ادامه داد : اما من اینجا در بهشت جز خندیدن و آواز و شادی کاری

    ندارم.خداوند لبخند زد:فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او

    را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.

    کودک ادامه داد:من چطور می توانم بفهمم که مردم چه می گویند در حالی که زبان آنها را

     نمی دانم؟ خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشته تو زیباترین وشیرین ترین واژه هایی راکه ممکن 

    است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت

     کنی. کودک با ناراحتی گفت: اما اگر بخواهم با تو صحبت کنم چه کنم؟

    و خداوند برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دستهای تو را در کنار هم قرار خواهد داد و

    به تو می آموزد که چگونه دعا کنی .

    کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام در زمین انسانهای بد هم زندگی می کنند؛ چه کسی

    از من محافظت خواهد کرد.

    خدا گفت فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش هم تمام شود.

    کودک ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که نمی توانم تو را ببینم غمگین خواهم بود.

    خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد، اگر چه من همشه

    در کنار تو هستم.

    در آن هنگام، بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین به گوش می رسید. کودک می دانست که

    بزودی باید سفر خود را آغاز کند. پس سوال آخر را به آرامی از خداوند پرسید: خدایا، اگر باید هم اکنون

     به دنیا بروم لااقل نام فرشته ام را به من بگو. خداوند او را نوازش کرد و پاسخ داد: نام فرشته ات

     اهمیئت ندارد ولی می توانی او را مادر صدا کنی ...



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  • مشخصات متولدینه 12 ماه سال خیلی جالبه (یکشنبه 87/6/31 ساعت 2:10 عصر)

     

    فروردین
    سمبل : قوچ
    عنصر: آتش
    سیاره : مریخ
    عضو آسیب پذیر :سر
    روز اقبال : سه شنبه
    اعدادخوش یمن : الماس
    رنگ : قرمز
    فروردینی ها در پی عشق آتشین و پر شورترین عشق ممکن اند
    او خود به خود جنس مخالف را جذب می کند . لذتهای جسمانی برای او
    بسیار اهمیت دارد و گاه احساس مالکیت شدیدی نسبت به معشوق خود
    را دارد

    اردیبهشت

    سمبل : گاو نر
    عنصر : خاک
    سیاره : ناهید
    عضو آسیب پذیر : گردن
    روز اقبال : جمعه
    اعداد شانس : 4و6
    سنگ خوش یمن : زمرد سبز
    رنگ : آبی روشن
    گل : خشخاش
    حیوان : گاو
    جذاب است و عشقش تا حدی نفسانی.برای او عشق اهمیت زیادی
    دارد و اگر عاشق شود عاشقی فداکار خواهد بودمعمولا صبر میکند
    ابتدا طرف مقابل تعهد خود را ثابت کند و سپس خود را در این
    تعهد شریک میکند

    خرداد

    سمبل : دو قلوها
    عنصر : هوا
    سیاره : عطارد
    عضو آسیب پذیر : دست و شانه
    روز اقبال :چهارشنبه
    اعداد شانس : 5و9
    سنگ خوش یمن : عقیق
    رنگ : زرد
    گل : زنبق
    حیوان : پروانه
    چه راحت میتوان عاشق او شد. جذابیت و شیرینی کلام او به خوبی
    بر این مدعاست.او عاشق شادی و خوش بودن است و اگر نتوانی
    او را شاد کنی جذابیت خود را از دست می دهی

    تیر
    سمبل : خرچنگ
    عنصر : آب
    سیاره : ماه
    عضو آسیب پذیر : سینه و شکم
    روز اقبال : دوشنبه
    اعداد شانس :3و7
    سنگ خوش یمن : مروارید
    رنگ : نقره ایی
    حیوان : حیوانات صدفدار
    او مانند سیاره خود ، ماه در حال تغییر است اگر به او اطمینان کامل
    نداشته باشی هرگز رابطه ی عاشقانه با اونخواهید داشتاو از عشق ورزیدن
    لذت می برد و در عوض میخواد آن را دریافت کند

    مرداد
    سمبل : شیر
    عنصر :آتش
    سیاره : خورشید
    عضو آسیب پذیر : قلب و پشت بدن
    روز اقبال : یکشنبه
    اعداد شانس : 8و9
    سنگ خوش یمن : یاقوت
    رنگ : زرد
    گل : آفتابگردان
    حیوان : گربه سانان
    عاشق عاشق شدن است و معشوق خود را غرق هدایای خود می کند
    تلاش می کند تا رابطه ی عاشقانه ی بی نقصی را خلق کند

    شهریور
    سمبل : باکره
    عنصر : خاک
    سیاره : عطارد
    عضو آسیب پذیر : سیستم عصبی
    روز اقبال : چهارشنبه
    اعداد شانس : 3و5
    سنگ خوش یمن : یاقئت کبود
    رنگ : سبز
    گل : بنفشه
    حیوان : سگ کوچک – گربه
    می تواند چنان تودار باشد که به نظر برسد که از برخورد با دیگران
    منع شده .ولی آن گاه که به عشق واقعی خود دست پیدا کند دیگر این ویژگی او
    را نخواهید دید.برای چنین انسان فداکارومهربان تحمل سختی بسیار با ارزش است
    او به آسانی در عشق گول نمی خورد چون می داند در پی چیست

    مهر
    سمبل : ترازو
    عنصر : هوا
    سیاره : ونوس
    عضو آسیب پذیر : کمر و کلیه ها
    روز اقبال : جمعه
    اعداد شانس : 6و9
    سنگ خوش یمن : الماس
    رنگ : آبی و بنفش
    گل : سرخ
    حیوان : خزندگان
    او می تواند دوست خوب و میزبانی عالی باشد او در سیاست
    دومی ندارد.
    و اما
    آبان
    سمبل : عقرب
    عنصر : آب
    سیاره : پلوتون
    روز اقبال : سه شنبه
    اعداد شانس : 2و4
    سنگ خوش یمن : یاقوت زرد
    رنگ : قرمز
    حیوان : حشرات
    مرموز است ولی میتواند عاشق باشد.از حمایت دیگران لذت می برد
    او می تواند حسود و تودار باشد.با کسی که حس کند قابل اطمینان است
    کنار می آید

    آذر
    سمبل : کمان دار
    عنصر : آتش
    سیاره : ژوپیتر
    عضو آسیب پذیر : کبد
    روز اقبال : پنج شنبه
    اعداد شانس : 5و7
    سنگ خوش یمن : فیروزه
    رنگ : ارغوانی
    گل : نرگس
    حیوان : اسب
    اگر شخص مورد علاقه اش را پیدا کند وفادار است.مشکل اینجاست
    که خواسته اش را بیان نمی کند و صبر میکند تا خودتان حدس بزنید

    دی
    سمبل : بز
    عنصر : خاک
    سیاره : زحل
    عضو آسیب پذیر : زانو- استخوان
    روز اقبال : شنبه
    اعداد شانس :8و9
    سنگ خوش یمن : عقیق رنگارنگ
    رنگ : سیاه و قهوه ایی
    عجله ایی در عشق ندارد.نه به سرعت عاشق می شود نه به
    سادگی راز دل خود را می گوید او همواره در حرکت است ولی
    نمی داند چرا.فقط می داند باید موفق شود اگر فکر میکنید می توانید
    او را از رسیدن به هدفش باز داریر و به سمت خود جذب
    کنید سخت در اشتباهید

    بهمن
    سمبل : آب گیر
    عنصر : هوا
    سیاره : زهره
    عضو آسیب پذیر : مچ و ساق پاها
    روز اقبال : چهارشنبه
    اعداد شانس : 1و7
    سنگ خوش یمن : یاقوت ارغوانی
    رنگ : آبی
    حیوان : پرندگان درشت اندام
    اگر عاشق متولد بهمن باشید با تمام وجود عاشق شما خواهد شد
    تنها نکته ایی که باید از آن دوری جویید این است که بر سر راه
    پیشرفت او قرار نگیرید. او عاشقی صادق است. دیر عصبانی
    می شود. آزار دهنده نیست .برنامه های خودش را دارد .هرگز تغییر
    نخواهد کرد.اگر نتوانید خود را با ایده های گوناگون مذهبی ،فرهنگی
    و اجتماعی او هماهنگ کنید هرگز شانسی برای دستیابی به عشق پایدار
    او نخواهید داشت

    اسفند
    سمبل : دو ماهی که خلاف جهت هم شنا می کنند
    عنصر : آب
    سیاره : نپتون
    عضو آسیب پذیر : پاها
    روز اقبال : جمعه
    اعداد شانس : 2و6
    سنگ خوش یمن : یاقوت کبود
    رنگ : سبز روشن
    گل : نسرین
    حیوان : ماهی
    اگر عاشق شماست واقعا خوشبختید.او به پای معشوق فدکاری های
    بسیار می کندبرای حفظ این رابطه از هیچ کاری رویگردان نیست
    مادامی که به او وفادار باشید از آن شما خواهد بود



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: خاله هانی

  • نظرات دیگران ( )

  •    1   2   3      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    من
    برگرد
    خیلی سخته
    پروانه تنها
    من اینگونه نبودم
    اس ام اس و آف
    عشق یعنی
    بگو پاییز برگردد...
    داستان کودک
    مشخصات متولدینه 12 ماه سال خیلی جالبه
    غم تنهایی
    خوشگلا
    دوستت دارم
    خوشگلا
    اس ام اس
    [همه عناوین(24)][عناوین آرشیوشده]